کادو

کادو...

اخرین اپدیت ها : از ۱۷ فروردین تا ۲۳ اردیبهشت کلا جدا از همه چیز بودم . از ۱۷ ام به ویاچ نزدیک تر شدیم هی پیام میداد حال احوال میکرد این ی روز درمیونا شد هر روز هر روز شد هر ۴ ساعت ی بار و هی بهم نزدیک و نزدیک تر شدیم تااا الان، اول باید بگم که ازمون اول رو که ۲۳ ام دادم بد نبود ولی خب جوابی نگرفتیم. دیگه خیلی نگران نیستم ینی انقد بدنم تو شرایط ازمونی بوده که ابدیده شدم یجورایی هیجان دارم ها ولی ذوق بیخودی نمیکنم. یکی دو روزی اینستا ریختم ولی همون ازدیبهشت تموم نشده پاکیدمش تا الان، امروز که ساعت ۱۲ شبه و رفتیم تو ۲۵ ام تیر .. اوه مای گاد کی فکرشو میکرد من انقد جدا بمونم از همه چی ¡¡تو این روزای دوری از مجازی سم و مط رو دعوت کردم خونمون زدیم رقصیدیم خیلی خوب بود ♡ بعد ویاچ داشتم میگفتم. هی نزدیک و نزدیک تر شدیمم تاا یهو دیدیم اوه یس انگار از هم بدمون نمیاد. اون ک برام ی عگس فرستاد که تمام پروفایلای منو سیو میکرده و این حرفا.. پرام ریخت ، کراش و اینها ولی نمیخوام جوگیر شم! از تجربیات تلخ و شیرین این ماه های جدایی و کوچ درونی و درسی شکستن ال سی دی گوشیم بود که شانس اوردم با ۴۰۰ تومن تموم شد کارش و شرکت کردن توی کلاسای ۱۰ ۱۲ ساعته ودرس خوندنای کمر شکن. جدا شدن از اون گروه و خدافظی کردن با محس. پیگیری کارای مقاله و یکشنبه ۲۶ ام میخوام برم برای مصاحبه دکتراااو اخر هفتته ازمون دوم! عااح ، کن یوبلیو می هانی؟! :)خب همین دیگه چیز قابل عرضی نیست ! ویش عوری وان لاک اند هپینس کادو...ادامه مطلب

خب اره گفت از استرس که اینجوری بهم ریختی کم طاقتی و غیره همش ذهنی نبود و مقدار زیادیش عامل جسمی داشت، از اون روز متوجه شدم که باید با این اخلاق بدم استرسی شدن ینی کنار بیام و اصطلاحا اساسی شل کنم، چون واقعا نمیشه اینجوری. ی موضوع دیگه ای که هست تو سرم این اشنایی های مجازی و پست دوتا مونده به اخرم .. منی ک همش دوس دارم محبت کلامی بشنوم دوس دارم بالای دلم راه برن و نگرفتمش ‌‌ این محس عین اون پسره محم  اس . حس همونو بهم میده، ازش بدم میاد ولی نمیتونم بهش مستقیم برینم چون هم توی ی گروهیم هم اینکه خوشم نمیاد خاطره بد از خودم بزارم بگو خری . اره خرم اگ نبودم ک اللان مکنونات ذهنیم این خزوعلات نبود ! بحث اینجاست که باید بپذیری عزیزم که کسایی میان سر راهت که ی زندگی شبیه همین زندگی برات درست میکنن.. امروز تو مغازه پارچه فروشی دختره ی جرف جالبی زد گفت من گفتم عمرا خیاط شم ولی زن ی پسری شدم ک همشون خیاطو .. و داشت خیاطی میکرد و تو مغازه شوهرش وایساده بود ب کار ینی میخوام بهت بگم لابد ی علتی داشت من امروز اون حرفو شنیدم. من تا اخر عمرم با هرکیم ازدواح کنم قراره همین موقعیت و برام بیافرینه ‌ ی زندگی بی مهر ی شوهر مثل پدرم بی توجه خودخواه و بدون علاقه دنبال پس زدن ما  دقیقا پسرایی ک حِذب میکنم همینن‌ بی توجه خودخواه منفعت طلب . همشون اینه ی بابام .. باید بپذیرم که من اینمم... همینجوری باید قبولش کنم و کنار بیام . بابامو ک نمیتونم تا پولی به دستم نرسیده بیرون کنم از زندکیم ولی دست کم میتونم هوشیار باشم نزارم همچین پسراییی وارد زندگیم شن یا همچین مردایی رو کم محل کنم ک برن از زندگیم... باید همین استراتژی ک در برابر بابام پیش گرفتم پیش بگیرم جلوشون. بی توجهاحترام نس کادو...ادامه مطلب

من فهمیدم که اگه راهو غلط میرفتم علت داشت.. یه وقتایی به جون همه چی میوفتی هی خنج میکشی بفهمی ایراد کارت کجاست ، چرا این‌تیکه پازل جا نمیشه سرجاش مشکل من چیه و چرا اینجوریم .. و دارو درمانی بهم حس خوبی میدع‌‌ جدیدا نمیتونم زیاد حرص بخورم این خیلی حس خوبیه، جدا شدن از مجازیو انتخاب کردم دقیقا از ۱۷ ام تا امروز .. الانم مغزم بخارات سمی توش بود انلاین شدم.. درست کردن چنل از موسیقیهای بیکلام از درست ترین کارای ۱۴۰۰ من بود‌‌ الان درحالی که دراز کشیدم و کلی نفس عمیق کشیدم دارم رندوم به موسیقی های بی کلام کلاسیک گوش میدم و عشق میکنم .. کیفور میشم .‌ از روزای به این شدت افتابی خوشم نمیاد. باید تعادل باشه نه خیلی افتاب نه خیلی ابر کادو...ادامه مطلب

امشب نوشتم ، تو اون مقعطی از زندگیم که نمیدونم امیدوارم یا خوش خیال! نمیدونم تا کی قراره این ماراتن و کشمکش من با امتحان و. وجود داشته باشه. سرانجامش کیه. ولی احساس میکنم این سری بجای گریه زاری باید سفت بچسبم و شروع کنم. خستم از همه چی. هیچکسو برای بیش از ۲ ساعت نمیخوام هرکس نمیخواد یا ن کادو...ادامه مطلب

کادو...

دوران بازگشت من به این چاه ویل آغاز گردید 

از اونجایی که تنبل تر از این حرفام که برم اکانت توییتری بسازم دوباره و ایمیل های کسشر توییتر مبنی بر  اینکه هوی بیا فلانی رید توییت زد 

بیساری خوابید توییت زد 

یالا برو چک کن ببین چ کسشری گفته

لذا از توییتر رفتن خودداری میکنم 

و حوصله ی درگیری چنل تلگرامی رم ندارم 

ترجیح میدم همینجا چرت و پرت بگم 

کادو...

کائنات داره چیزهای جالبی سر راهم میزاره 

اولین چیز بحث حرف زدن و خود دار شدنم بود 

و بحث بعدی بحث احساساتی نبودنم 

 فکر کنم اگر اینارو به هدف برسونم و از افراط و تفریط جلوگیری کنم موفق باشم *.*

من معتقدم‌چیزی الکی سر راه ادم قرار نمیگیره

کادو...

شریف‌ترین کاری که از دست آدم برمیاد، احترام گذاشتن به چیزیه که زندگی ازش ساخته، پذیرفتن چیزی که بهش تبدیل شده، اونم بدون هیچ انکار و توجیهی، ناقص بودنی اصیل به جای کامل بودنی جعلی، جایی نوشته بود معصومیت انکار نکردنه، حتی گرگ هم وقتی توجیه نمیکنه معصومه، ولی انگار تو دنیای کبک‌ها مقصر اونیه که میبینه #سبیدو

کادو...

دیروز بود اون روزی که 9 ماه من براش جنگیدم و گفتم مثل وضع حمل میمونه .. ولی احساس میکنم دلم هیچ وقت شاد نمیشه.. من خیلی غصه دارم . الان میخوام بنویسم بغض کردم.. کی یادش میره دیروز منو.. الان قلبم داره کادو...ادامه مطلب